شایع ترین انواع ترس های کودکان و راه های درمان آن ها - مجله‌ی کودکو

شایع ترین انواع ترس های کودکان و راه های درمان آن ها

کودکان با ترس های زیادی رو به رو می شوند. ترس یکی از نشانه های طبیعی رشد است که نشان میدهد کودک به دنیای اطرافش آگاه تر گشته و آن را بهتر درک می کند.با رایج ترین ترس های کودکان و راه های کنترل آن ها آشنا شوید:

ترس در کودکان
ترس از تاریکی

کودک چه فکری می کند: نمی توانم ببینم چه چیزی در اطرافم هست و احساس ناامنی می کنم.

چگونه به او کمک کنید: اغلب بچه ها تا حدودی از تاریکی می ترسند. برای مقابله با آن، به او روشن کردن چراغ های خانه را یاد بدهید. موقع خواب هم یک چراغ خواب برایش روشن بگذارید. ابتدا اجازه دهید تا میزان روشنایی اتاقش را خودش مشخص کند. اما بعد از مدتی به تدریج روشنایی را کمتر کنید. شب ها با هم پیاده روی کنید و درباره چیزهای جالبی که در تاریکی می بینید با او صحبت کنید. اینگونه او بهتر متوجه تاریکی می شود.

ترس در کودکان
ترس از هیولا

کودک چه فکری می کند: یک هیولا زیر تختم هست و می خواهد به من آسیب بزند.

گونه به او کمک کنید: هرچند همه ی ما می دانیم که هیولا وجود ندارد، اما گفتن آن به کودک فایده ای ندارد. آن ها قوه ی تخیل قوی دارند که از سایه، ابر، یا هر چیز دیگری هیولا می سازد. به جای آن، زیر تخت، داخل کمد، یا هر جای دیگری که او می گوید را با هم بگردید. یک بطری اسپری آب داشته باشید و روی آن بنویسید “ضد هیولا”. به او بگویید وقتی آن را اسپری کند، هیولا نمی تواند آسیبی به او بزند. می توانید روی در اتاقش بنویسید “ورود هیولا ممنوع” تا حس بهتری داشته باشد.

ترس در کودکان
ترس از تغییرات آب و هوا

کودک چه فکری می کند: صداهای بلند و زوزه باد ترسناک است، مامان و بابا باید مراقبم باشند.

چگونه به او کمک کنید: آشنا کردن کودک با شرایط آب و هوایی و حتی اینکه همراه او از آن ها لذت ببرید، بهترین راه مقابله با این ترس است. در محیط باز و آب و هوای مختلف با او بازی کنید تا با آن ها آشنا شود. یا یک جدول آب و هوا درست کنید تا کودک را برای وضعیت هوای هر روز آماده کنید.

ترس در کودکان
ترس از کابوس

کودک چه فکری می کند: می ترسم تنها بخوابم چون بعضی موقع ها کابوس می بینم.

چگونه به او کمک کنید: رویاهای بد و کابوس، نمونه ی مشخصی از کشمکش کودک با تفاوت های بین واقعیت و تخیل است. شاید کودکان نتوانند کابوس خود را به زبان بیاورند، اما ناراحتیشان را با این رفتارها نشان می دهند: مکرر از خواب بیدار می شوند، جیغ می زنند یا گریه می کنند، داستان های نامفهوم درباره آنچه دیده اند می گویند یا از خوابیدن می ترسند. کودک را بعد از کابوس، با کمک وسایل مورد علاقه اش مانند پتو یا عروسکش آرام کنید. به او اطمینان دهید که در کنارش هستید. اگر او به طور مداوم کابوس های بسیار وحشتناک می بیند، با پزشک او صحبت کنید. ممکن است دچار هراس شبانه شده باشد.

ترس در کودکان
ترس از غریبه ها

کودک چه فکری می کند: نمی دانم تو چه کسی هستی یا از من چه می خواهی. به خاطر همین پیش مامان می مانم.

چگونه به او کمک کنید: ترس از غریبه ها، ترسی سالم و حفاظتی است اما مشکل وقتی ایجاد می شود که کودک از اعضای فامیل یا دوستان که آن ها را مرتب نمی بینید، می ترسد. به کودک زمان بدهید تا با آن فرد آشنا بشود و بعد، با او ارتباط دوستانه برقرار کند. وقتی او با افراد جدید روبه رو می شود، در کنارش باشید. رفتارهای دوستانه از خود نشان دهید تا او الگو برداری کند. اگر کودکتان خجالتی است، به دوستانتان بگویید که صمیمی شدن او کمی زمان می برد. چند مورد از بازی های مورد علاقه او را به آن ها بگویید تا با هم انجام دهند.

ترس در کودکان
ترس از جدایی

کودک چه فکری می کند: چرا من را تنها می گذاری؟ شاید دیگر برنگردی؟

چگونه به او کمک کنید: طبیعی است که وقتی مراقب اصلی کودک او را تنها می گذارد، مضطرب شود و بترسد. راه حل: یک خداحافظی خوب. همیشه او را پیش یک مراقب آشنا و مورد اعتماد بگذارید و هر دفعه یک خداحافظی مختصر و خوب داشته باشید. قبل از اینکه بروید، او را سرگرم انجام کاری کنید. حتما از او خداحافظی کنید و یکدفعه ناپدید نشوید. می توانید هنگام خداحافظی به او اطمینان دهید که مامان حتما بر می گردد. وقتی از او جدا می شوید، تمام سعی خود را بکنید تا همان لحظه دوباره برنگردید.

ترس در کودکان
ترس از تنها ماندن

کودک چه فکری می کند: وقتی در اتاق همراه من هستی، احساس امنیت می کنم و نمی خواهم از جلوی چشمم کنار بروی.

چگونه به او کمک کنید: با او بازیِ تنها بودن را انجام دهید. نوبتی تنها بمانید، مامان تنها، نی نی تنها. در یک جایی دور از کودک و قسمت دیگری از خانه بنشینید، سپس در یک اتاق دیگر بروید اما کودک باید بتواند شما را ببیند و صدایتان را بشنود. این کار را تا جایی انجام دهید که بدون اینکه ناراحت شود، در یک اتاق دیگر قرار بگیرید. هر کدام را به مدت کوتاهی (30 ثانیه) انجام دهید تا احساس راحتی کند. اما یادتان باشد، کاملا تنها گذاشتن کودک به هر مدت زمانی، کار ایمنی نیست.

ترس در کودکان
ترس از ماسک

کودک چه فکری می کند: لباس ها یا ماسک های عجیب و غریب من را می ترسانند چون آن ها را نمی فهمم و نمی دانم چه کسی پشت آن ها است.

چگونه به او کمک کنید: کودکان قوه تخیل قوی دارند و مشخص کردن آنکه چه چیزی واقعی و چه چیزی غیر واقعی است، برایشان مشکل است. هرچند عکس انداختن کودک با عروسک های بزرگ جالب است، اما دایناسور، ببر یا حتی خرگوش خیلی بزرگ، برای او ترسناک است. هیچ وقت او را مجبور نکنید که با شخصی که از او می ترسد، ارتباط برقرار کند. از افرادی که ماسک به صورت دارند بخواهید تا ماسکشان را برداند تا کودک چهره ی مهربان پشت آن را ببیند. همچنین می توانید لباسی شبیه به آن ها را به کودک بپوشانید.

ترس در کودکان
ترس از دستشویی

کودک چه فکری می کند: می ترسم بیفتم تو دستشویی. به خاطر همین اصلا دوست ندارم به دستشویی بروم.

چگونه به او کمک کنید: کودکان نوپا، به ویژه آن هایی که شروع به یادگیری استفاده از دستشویی می کنند، از چیزهای زیادی در رابطه با آن می ترسند. صدای آب، آبی که پایین می رود و … کارها را به او نشان دهید و با او تمرین کنید. همچنین دستشویی را برای استفاده ی او امن کنید، مثلا از صندلی های مخصوص استفاده کنید تا از افتادن نترسد.

ترس در کودکان

ترس از دکتر و دندانپزشک

کودک چه فکری می کند: من دکتر را دوست ندارم چون به من آمپول می زند و از من خون می گیرد و دردم می آید.

چگونه به او کمک کنید: ترس از دکتر بین کودکان بسیار شایع است. وقتی وارد اتاق انتظار مطب می شوید، او می ترسد چون آنجا را مساوی با درد می داند. او را از قبل آماده کنید. به او بگویید دکتر چه کارهایی را برایش انجام می دهد. اگر با پزشک همکاری خوبی داشت، جایزه کوچکی به او بدهید. وقتی منتظرید نوبتتان بشود، با هم شعر و داستان بخوانید تا اضطراب او کمتر شود. هنگام معاینه دکتر هم کنارش باشید. وقتی معاینه تمام شد، بخاطر شجاعت و قدرتش به او تبریک بگویید.

ترس در کودکان

به او یاد بدهید که ترسش را کنترل کند

فرزندتان را با ملایمت در معرض چیزهایی قرار دهید که ممکن است برایش ترسناک باشد. به او توضیح دهید چه چیزی واقعی است، چه چیزی تخیلی است، و چیزهای در ظاهر ترسناک (مثل توالت و طوفان) واقعا چه هستند.

صادق باشید. اگر می دانید که قرار است اتفاق ترسناکی بیفتد یا مثلا معاینه باعث می شود دردش بیاید، حقیقت را به او بگویید. او با اعتماد به شما و مثالهایتان، می آموزد که با ترس ها روبه رو شود.

ترس ها، نگرانی ها و اضطراب های خود را بدون اینکه با کودک در میان بگذارید، مدیریت کنید. کودکان برای اینکه اعتماد به نفس داشته باشند و احساس امنیت کنند، باید حس کنند که مراقبشان هم آرام است.

به او داستان هایی درباره کودکانی بگویید که از همان چیزها می ترسیدند و با آن مقابله کردند. کودکان دوست دارند که درباره غلبه کودکان دیگر بر مشکلات بدانند. با این کار شخصیت شان قوی تر می شود.

منبع: کودکو

نظر بگذارید